اسم پسر ایرانی اصیل برای بچم چی بذارم؟ همهی ما دوست داریم برای فرزندمان اسمی با معنی و اصیل انتخاب کنیم زیرا به طرز عجیبی اسم میتواند روی شخصیت نیز تاثیر بگذارد. برای انتخاب بهترین اسم پسر شما به یک لیست از اسامی ایرانی اصیل نیاز دارید که در این مقاله از کیوی سایت در اختیارتان قرار دادهایم.
اسم پسر ایرانی اصیل لاکچری با معنی
آرمان:
نام آرمان به معنی “آرزو”، “خواست” و “ایراد” است. این نام بسیار زیبا و قوی بوده و به خاطر معنی آن، برای پسرانی که به دنبال چیزی بزرگ و اصیل هستند مناسب است.
آریا:
نام آریا به معنی “اشرافی” و “نیکونام” است. این نام بسیار زیبا و با شکوه است و برای پسرانی که به دنبال نامی با تاریخچه واقعی ایرانی هستند، گزینه خوبی است.
کیان:
نام کیان به معنی “سلسله سلطنتی” و “خاندان” است. این نام بسیار با شکوه است و برای پسرانی که به دنبال نامی با تاریخچه و مفهوم قدرتمند هستند، مناسب است.
کامران:
نام کامران به معنی “شاهانه” و “شایسته پادشاهی” است. این نام بسیار زیبا و باشکوه است و برای پسرانی که به دنبال نامی با تاریخچه پادشاهی هستند، مناسب است.
سامان:
نام سامان به معنی “سرباز” و “قهرمان” است. این نام بسیار با قدرت است و برای پسرانی که به دنبال نامی با مفهوم قهرمانی هستند، مناسب است.
فرهاد:
نام فرهاد به معنی “فرشته سپیدپر” است. این نام بسیار زیبا و اصیل است و برای پسرانی که به دنبال نامی با مفهوم زیبایی و رویایی هستند، مناسب است.
هامون:
نام هامون به معنی “رودخانه” است. این نام بسیار زیبا و لاکچری می باشد.
آدرین: آتشین، زیباروی، سرخ روی، آدریانوس، به فتح ی، یکی از پادشاهان روم که فتوحات زیادی داشت و به ادبیات علاقمند بود.
آرین: آریایی، آزاده، نجیب، آریا، مرد آریایی، آریایی نژاد، از نسل آریایی.
آرتا: مقدس، پاک، راست گفتار، درست کردار، نام پهلوان ایرانی. در اوستا به معنای مقدس است.
آرتان: نام برادر داریوش و پسر ویشتاسپ، افزایش یابنده، افزوده، نام برادر داریوش پادشاه هخامنشی و پسر ویشتاسب.
آرش: درخشنده، از شخصیت های شاهنامه. آرش کمانگیر نام پهلوان نامدار ایرانی است که در تیراندازی بسیار توانا بود.
آرشام: نیرومند، قوی هیکل، پسر آریامنه و پدر ویشتاسپ از خاندان هخامنشی، دارای زور خرس، خرس نیرو. نیرو، قدرت.
آرمان: ایده، ایده آل، شعار، مرام، هدف، نصب العین، آرزو، امید، اندوه، حسرت، غم. در ارمنی به معنای «مرد خدا» و در آلمانی به معنای «مرد ارتش» است.
آروین: تجربه، امتحان و آزمایش، امتحان و آزمایش و تجربه، آزموده و آزمایش شده، آزمایش امتحان آزمون.
آریا: نژاد هند و اروپایی، نژاد هند و ارپائیان که در عهدی بسیار کهن با هم زندگی می کردند و بعدها به دو بخش بزرگ تقسیم شدند گروهی به هند و ایران آمدند و گروهی به اروپا رفتند. نام میهن عزیز ما ایران از این کلمه گرفته شده است.
آریابان: نگهبان قوم آریایی
ارشا راست و درست
ارشک نام نخستین پادشاه اشکانی.
اروَند شریف، نجیب. نام پدر لهراسب.
اسپاد دارنده سپاه نیرومند
اسپهبُد نام پدر بزرگ خسرو انوشیروان.
اشتاد راستی
اشکان نام سومین نیای پاکر
بهبد: نگهبان خوبی و نیکی، ریشه: اوستایی.
بهرام: پیروزمند، روز بیستم از هر ماه شمسی، نام دیگر سیاره مریخ، نام چند تن از پادشاهان ساسانی.
بهمن: نیک اندیش، نیک پندار، راست گفتار، توده عظیمی از برف و یخ.
بهمنش: دارای منش نیک، نیکو کردار، نیک منش، وهمنش، کسی که دارای راه و روش نیکویی است.
بیژن: شجاع، جنگجو، پسر گیو و نواده ی گودرز و رستم، به معنای کسی که نیک تشخیص دهنده و اهل تمیز است.
بهروز: سعادتمند، خوشبخت، روز نیک، روز خوش، نام نوعی بلور کبود.
بهرنگ: رنگ خوب، دارای رنگ نیکوتر، نکوتر رنگ.
پرهام صورت فارسی اسم ابراهیم، فرشته خوبی
بهتاش شریک خوب، صاحب اخلاق و رفتار نیکو
باربد بزرگی و منزلت، نام نوازنده نامدار دربار خسروپرویز پادشاه ساسانی
جاوید جاویدان، همیشگی، ابدی
رهام نام پسر گودرز پهلوان ایرانی، از شخصیتهای شاهنامه، پرنده شکست ناپذیر، لطافت باران
بردیا نام دومین پسر کوروش پادشاه هخامنشی و برادر کمبوجیه
پدرام آراسته، نیکو، خوشدل، شاد، سرسبز و خرم، مبارک، شادی، خوشحالی
امید آرزو، انتظار
دارا دارنده، ثروتمند، از نامهای پروردگار، داریوش سوم از پادشاهان ایران
کوروش نام بنیان گذار سلسلۀ هخامنشی، خورشید
بابک پدر، استوار، امین، پرورنده
تیرداد زاده شده در تير ماه
فرهود: صداقت و راستی در دین، کودک پرگوشت و خوب صورت، مرد درشت اندام، فلزی که رنگ آن به علت حرارت دگرگون شد است.
فروهر: نگهداری کردن، پناه بخشیدن.
فیروز: پیروز، برنده، غالب، فاتح.
فرشاد: شادمان و باشکوه، نام روح و عقل کره مریخ، نفس فلک مریخ.
فرشید: فرشیدورد، شکوه و روشنایی، شکوه خورشید، شکوه درخشان.
فرخ: خجسته، مبارک، فرخنده، از شخصیتهای شاهنامه، خجسته و مبارک و فرخنده.
فرخزاد: نیک بخت، خجسته، آن که با طالع خوب به دنیا آمده.
فربد: شکوهمند، دارای جلال.
فهام: بسیار فهمیده و دانا.
رادمهر مهربان بخشنده.
رادوین جوانمرد، بخشنده.
رادین بخشنده، جوانمرد.
راستین درست، راست قامت.
رامیار یار آرام. در برخی منابع چوپان.
رامین (= رام، رامتين)، نام عاشق ويسه. (اين كلمه در بعضی منابع مركب از «رام»به معني طرب و «ين»است به معني طربناك است).
رایان اندیشمند
رایبد به معنی حکیم، دانا.
رایکا (اسم گیلکی) (= ریکا) به معنی پسر، محبوب و مطلوب.
رایمون اسم گیلکی پسرانه به معنی پسر باهوش.
رسام به معنی رسم کننده است و ریشه عربی دارد.