در این مطلب از کیوی سایت لیستی از اسم پسر ایرانی اصیل لاکچری با گ برای شما آماده کردهایم تا از آنها ایده گرفته و بهترین اسم را برای فرزندتان انتخاب کنید. یکی از دغدغهی خانوادهها در انتخاب اسم این است که آن را با اسم خود یا فرزند اول ست کنند. بنابراین اگر به دنبال بهترین و زیباترین اسامی پسر با حرف گ هستید، تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
اسم پسر ایرانی اصیل لاکچری با گ
گردیا : بلند، بلندی، مبارز، دلاور
گشواد: صاحب سخن شیوا و فصیح
گیوان: سیاره زحل، کیوان
گیو: داماد رستم و پدر بیژن،از پهلوانان داستانی ایرانی پسر گودرز
گودرز: از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان ایرانی
گل آقا: مانند گل
گلپا: محافظ و نگهبان گل، گلبان، باغبان، خوشقدم،گلِ پاینده و جاوید، همیشه دوست داشتنی
گروخان: نام یکی از شخصیتهای شاهنامه
گلپاد: گلبان، باغبان، محافظ و نگهبان گل
گرزم: از شخصیتهای شاهنامه
گلباد: از پسران ویسه و از پهلوانان تورانی، دارای بوی گل
گویا
گوینده، سخنگو، واضح، رسا، (قید) مثل اینکه، گویی
گیل
نام طوایفی که در گیلان سکونت داشته و دارند
گرد
دلير، پهلوان
گوهران
عناصر اربعه (خاك، آب، هوا و آتش)، جمع گوهر
گابریل
قوی، شجاع
گاسپار
نام یک دانشمند است
گایار
یار بزرگ یار قدرتمند
گرگیاس
از نخستین سوفسطاییان یونان
گرگینه
پوست گرگ
گلکار
پرورنده گل، باغبان
گوران
نام یکی از طوایف کرد
گئورگ
از پیامبران بنی اسراییل بود
گرانخوار
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام وزیر اردشیر بابکان، پادشاه ساسانی
گراهون
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری زابلی در سپاه گرشاسپ پادشاه کیانی
گرد
معنی: دلیر، پهلوان، دلاور، شجاع.
گرداب
معنی: از شخصیتهای گرشاسب نامه، نام پهلوانی ایرانی در سپاه گرشاسب پهلوان نامدار
گردآزاد
معنی: پهلوان آزاده، از پهلوانان حماسه ملی ایران
گردگیر
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از پسران افراسیاب تورانی
گردیا
معنی: گُرد = بلند، بلندی، مبارز، دلاور، بهادر و شجاع + (پسوند نسبت)، 1- منسوب به بلندی؛ 2- منسوب به شجاعت و دلاوری؛ 3- مجاز از شجاع و دلیر.
گرستون
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار سپاه ماهوی سوری
گرشاه
معنی: گلشاه، لقب کیومرث، پادشاه کوه
گرگین
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوانی ایرانی پسر میلاد در زمان کیکاووس پادشاه کیانی
گراهون: نام یکی از شخصیتهای شاهنامه
گابریل: بی باک، شجاع
گوران: از طوایف کرد
گژدهم:از شخصیتهای شاهنامه
گئورگ: از پیامبران بنی اسراییل
گئومات: پسر کوروش و برادر کمبوجیه
گارنیک: پری کوچک،اسم پسر با گ ارمنی
گل محمد: گل محمدی، گل سرخ، گل سوری
گورنگ
نام برادر گرشاسپ و پدر نریمان
گوشیار
نام حکیمی از فارس
گروس
کوه های بسیار
گالان
جاویدان
گزین
معنی: گزیده، منتخب، پسندیده
گشتاسب
معنی: دارندهی اسب آماده
گشسب
معنی: مخفف گشنسب، دارنده اسب نر
گل آقا
معنی: آقای مانند گل
گل پیکر
معنی: کسی که بدنش مانند گل لطیف است
گردوی
معنی: منسوب به گرد، پهلوانی
گروخان
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از بزرگان ایرانی در دربار کیخسرو پادشاه کیانی
گروی
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر زره از سپاهیان افراسیاب تورانی
گستهم
معنی: گشوده، منتشر شده، از طایفه دلیران، ویستهم
گَرمَن
معنی: قلعه، بارو
گَزگین
معنی: گردشگر، توریست
گورسئل
معنی: سیل دمان، آب جاری خروشان و پرسرعت،،سیلاب
گورسان
معنی: صاحب شهرت وحرمت بسیار، شهیر ونامدار
گورساو
معنی: بسیار سالم و استوار و سرزنده
اسم پسر با گ کردی
گایار
معنی: یار بزرگ یار قدرتمند
گوران
معنی: نام یکی از طوایف کرد
اسم پسر با گ خارجی
گابانا (Gabana)
معنی: یک مرد خلاق
گابو (Gabbo)
معنی: شوخی کردن یا تمسخر کردن
گریسون (Grayson)
معنی: “پسر مباشر”
گریفین (Griffin)
معنی: “ارباب” یا “شاهزاده” و “قوی”
گونر (Gunner)
معنی: “جنگ” و “جنگجو”
گیدئون (Gideon)
معنی: “پرنده” یا “هویر”